دنیای نه قشنگ
چهارشنبه, ۲۴ آبان ۱۳۹۶، ۱۰:۲۷ ق.ظ |
فرخنده (ری را) آشوری |
۰ نظر
زلزله آمد.
پشت در بیمارستان بودم، سرما خوردگی باعث شد تا من را داخل بیمارستان سرطان راه ندهند، روی زمین نشستم، داشتم آرام آرام دعا می خواندم که سرم گیج رفت، یعنی فکر کردم که سرم گیج رفته، اما زمین کمی لرزیده بود.
همکاران توی گروه داشتند در مورد لرزیدن زمین حرف می زدند. کمتر از یه ربع بعد فهمیدیم کرمانشاه زلزله آمده و پس لرزه هایش به شیراز رسیده است.
600 نفر کشته شدند، زلزله همیشه کشته می دهد. مثل بم که وقتی نوجوان بودم هزاران کشته گرفت و من پای تلوزیون گالون گالون اشک ریختم.
کرمانشاه آخرین زلزله نیست، زلزله بعدی هم کشته می دهیم. اصلا هر هفته همین تعداد را داریم توی جاده هایمان از دست می دهیم.
فقط خواستم بگویم این کشته ها به هیچ کجای مسئولان نیست. ما تک تک می میریم به دستشان.
- ۹۶/۰۸/۲۴