خشونت در تعریف ابتدایی در جایی اتفاق میافتد که در یک سمت ماجرا تفکر «برتر بودن» شکل میگیرد. حتی در معنای گسترده خشونت یعنی جنگ نیز آغاز کننده همین تفکر است. تفکر برتر بودن ایجاد سهمخواهی و حقخواهی بیشتر از آنچه که باید، میکند.
باز تقویم چرخید و به روز 25 نوامبر و روز جهانی #منع_خشونت_علیه_زنان رسید و این تاریخ در کشور ما تردیدها و شبهاتی را در تفکرات ایجاد کرده و سبب شده تا عدهای با اینکه میدانند خشونت عیناً در این قسمت از جغرافیا وجود دارد، در مبارزه با آن به دلیل برخی موضعگیریها و گرایشهای مذهبی تعلل کنند.
اما آیا در اسلام یک جنس برتر و جنس دیگر در درجه دوم قرار گرفته است؟ آیا به تعبیر عدهای آن هم با بهره بردن از چینش ادبیاتی کلمات به شکل زیبا و فریبنده، زن همان جنس دوم و فرمانبردار است؟ اگر چنین است پس چرا خداوند در قرآن شعار برابری جنسیتی سر میدهد و صراحتاً بیان میکند که: («خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً...» سوره روم آیه 21)؟؟؟
کاش عدهای میدانستند وقتی برای ناحق جلوه دادن یک حق از مذهب و اعتقاد استفاده میکنند در حقیقت در حال ضایع کردن حق بزرگتری هستند و با اینکار انسان و خدا را در مقابل هم قرار میدهند و به جنگ خدایی رفتهاند که دم از آن میزنند.
مردان برای رسیدن به حقشان در پناه هیچ کمپین و اسمی مبارزه نکردند و زنها نیز نیازمند چنین احزاب و کمپینها نیستند، فقط کافیست بپذیرند که حقی دارند که باید به دستش میآورند، خشونت حق هیچ انسانی نیست...